۱۳۹۲ آبان ۱, چهارشنبه

افتضاح در حذف یارانه و هدفمندی آن در ایران



بحث حذف یارانه و آزاد سازی قیمتها از زمان دولتهای قبل از احمدی نژاد مطرح شده بود ولی هیچیک از آنان حاضر به انجام این کار نشده بودند و تنها احمدی نژاد بود که این عمل جراحی بزرگ را بر روی  اقتصاد بیمار ایران آغاز کرد. 
یارانه یا سوبسید شکلی از کمک مالی است که به یک تجارت یا بخش اقتصادی پرداخت می‌شود، بیش‌تر یارانه‌ها توسط دولت برای نولیدکنندگان یا توزیع کنندگان در یک صنعت، برای جلوگیری از رکود آن صنعت یا جلوگیری از افزایش قیمت تولیدات آن و یا برای ترغیب به استخدام نیروی کار بیش‌تر اعطا می‌شوند.
که در مورد ایران هیچیک از موارد بالا پس از هدفمندی یارانه ها اتفاق نیفتاد و نتیجه ی عکس داشت.
دولت محمود احمدی نژاد در راستای حذف يارانه ها در بخش های محتلف از جمله بخش حامل های انرژی طرح «هدفمندی يارانه ها» را در سال ۱۳۸۹ به اجرا گذاشت. رئيس ديوان محاسبات کشور در شهريور ۱۳۹۰ گفته بود  از زمان آغاز طرح هدفمند کردن يارانه ها از زمستان سال ۱۳۸۹ تا مردادماه سال ۱۳۹۰  دولت دهم ۱۴ هزار ميلياردو ۸۰۰ ميليون تومان از حساب بانک مرکزی، درآمدهای نفتی و بودجه عمومی کشور برای پرداخت يارانه نقدی هزينه کرد، در سالهای اخير برای اجرای هدفمندی يارانه‌ها پولهای زيادی به‌خلاف قانون از شرکت ملی پالايش و پخش فرآورده‌های نفتی گرفته شد و متأسفانه چون چاره‌ای ندارند امسال هم اين پول را از اين شرکت می‌گيرند.
و خلاصه يک عده آدم که فهم عميقی از اين حوزه نداشتند، به‌خاطر اجرای اهدافی، دستگاه‌های بزرگ بخش انرژی کشور را به آستانه نابودی کامل رساندند، کار اين افراد مثل کسی است که سوار بر يک آمبولانس برای رساندن مريض به مقصد در راه صدها نفر را زير گرفته و کشته و هزاران دست و پا را شکسته است؛ اين دوستان به‌اسم دادن يارانه به مردم دستگاه‌های بزرگ انرژی همچون توانير، شرکت پالايش و پخش فراورده‌های نفتی و شرکت گاز را با تخلف از قانون، نابود کردند.
حال این سوال پیش می آید که آیا اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها شکست خورده است؟
از یک سو دولت نمی‌تواند بهای حامل‌های انرژی را آن‌چنان که پیش‌بینی شده ۳۸ درصد بالا ببرد و از سوی دیگر برابر قانون، دولت موظف است پرداخت یارانه‌ها را تنها از طریق افزایش بهای حامل‌های انرژی تامین کند و نه از منابع دیگر.
با این حال هنوز مشخص نیست کسری پرداخت یارانه‌ها از چه منبعی باید تامین شود. دولت در روزهای گذشته بحث حذف دهک‌هایی را از گیرندگان یارانه‌های نقدی پیش کشیده است. به گزارش تابناک دست کم باید پرداخت یارانه به ۲۲ میلیون ایرانی متوقف شود تا دولت بتواند اجرای این قانون را ادامه دهد.
 مقایسه عملکرد احمدی نژاد با یک پزشک زمان ناصرالدین شاه:
دکتر «محمد خان کفری» از فرنگستان برگشته بود. آن زمان اواخر دوران سلطنت ناصرالدین شاه بود. می گفتند دکتر از فاکولته طب پاریس فارغ التحصیل شده است. «لذت الدوله» سوگلی ناصرالدین شاه از درد شکم رنج می برد. او پس از انیس الدوله، شکوه الدوله، امین اقدس، عایشه خانم یوشی،  لیلی خانم یوشی،باغبانباشی خانم و بدرالسلطنه، از زنان مورد علاقه اعلیحضرت بود. بصورت استثنایی اجازه داده شد دکتر محمد خان کفری  (چون در فرانسه زیاد مانده بود و حرفهای بی قاعده می زد،  او را کفری می خواندند) خانم را معاینه کند. و «لذت الدوله» را معاینه کرد و تشخیص داد خانم سنگ کلیه دارد و باید جراحی شود.
دکتر «تولوزان» و ده ها دکتر خارجی دیگر گفتند عمل جراحی خطرناک است.  خانم باید فقط با دوا معالجه شود و به تدریج حتی دکتر «اسکات»  و دکتر «لیندلی» و دکتر «سادوسکی» پیشنهاد کردند، خانم به فرنگستان  فرستاده شود اما دکتر «کفری» زیربار نرفت و اطمینان داد.
خانم را به مریضخانه ناصری (همین بیمارستان سینا) بردند.  دکتر کفری، دو ساعت وی را جراحی و سنگ کلیه را خارج کرد. شاه و درباریان و خانمهای حرم در اتاق مجاور مشتاقانه و با بی صبری  در انتظار پایان آن لحظات جان سوز بودند. سرانجام دکتر از اتاق خارج شد.
چشمهایش از شوق برق می زد، بی اختیار می خندید بشکن میزد شاه و وزیر اعظم امین السطان جلو رفتند. شاه پرسید: ها؟! دکتر جان، چی شد؟ مریضه عمل شد؟
 گفت: بله، قربان تمام شد. الحمدلله به میمنت و مبارکی عمل انجام  و سنگ حجیم خارج شد. سپس یک قلوه سنگ چندین مثقالی متبلور  که خون آن را شسته بودند و در مشتش بود، (لابد برای اینکه از شاه مشتلق بگیرد) به شاه نشان داد و حدود  یک ربع ساعت درباره بزرگی آن و حجم و وزنش و اینکه مانندش  در اروپا دیده نشده است، صحبت کرد و افزود: دلم می خواهد آن را به اکسپوزسیون جهانی پاریس بفرستم تا همه اطبا و جراحان  تماشا کنند و شاخ در آورند. قربان! ملاحظه فرمایید، چقدر سنگین است؟  پدرم درآمد تا این عمل بی سابقه را به پایان برسانم. شاه گفت: ان شاء ا...، مریض که به هوش می آید؟ طبیب جان! امان از عنایت خاص ما به این علیامخدره،  این اواخر خیلی ضعیف و نحیف شده بود. دکتر گفت: الحمدلله دیگر آن ضعف و نحیفی برطرف شده و صورت آن به حدی می درخشد که باور بفرمایید، شبیه فرشتگان شده اند، قبله عالم! بفرمایید داخل جنازه آن مرحومه را ملاحظه فرمایید و فاتحه ای برای روح تازه درگذشته بخوانید. ایشان با تن در دادن  به این عمل جراحی سخت، خدمت بزرگی به عالم بشریت فرمودند.  خدا بیامرزدشان و از گناهان کرده و ناکرده آن عفیفه در گذرد! ناصرالدین شاه ابتدا متوجه مفهوم سخنان دکتر کفری نشد.  گفت: چه می گویی؟ از کی حرف می زنی؟ میت و درگذشته چیست؟  کی مریضه به هوش می آید؟ مرتیکه! جوابم را بده، لذت الدوله چه شد؟ دکتر کفری نگاهی به شاه کرد و نگاهی به حاضران و گفت: قربان! به سنگ کلیه نگاه کنید. تاکنون هیچ جراحی از زمان بقراط حکیم و جالینوس تا امروز نتوانسته چنین سنگی از کلیه انسان درآورد. عمل بزرگی بود و علمای فرنگستان مبهوت می شوند. البته مریضه زیر عمل تاب نیاورد و فوت فرمود، خدا بیامرزدش!!
اکنون وضع اقتصادی ایران هم با توجه به شاهکارهای جمهوری اسلامی همینگونه است و هر روز این دولت کسری بودجه دارد و مردم باید وضعیت بد اقتصادی را تحمل کنند تا شاید کسری بودجه از این بیشتر نشود، که با در نظر گرفتن دزدی ها و اختلاس های آتی بعید به نظر میرسد.
و شاید تنها باید فاتحه ای برای اقتصادی که جمهوری اسلامی برای مردم درست کرده خواند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر