۱۳۹۱ آبان ۱, دوشنبه

وضع ما

وضع ما شکر خدا هر روز بد تر می شود
اعتراضی هم اگر داری نگو شر می شود
استراق سمعشان در حد یک نجوا ولی
گوششان هنگام حرف حق ما کر می شود
خسته ام از حجم این بیکاری و آوارگی
چشم خود را وا نکرده روز ما سر می شود
زیر بار مشکلات این روزها گاهی پدر
هر چه سگ دو می زند ناچار مادر می شود
ما عقب افتاده نه!بلکه جلو افتاده ایم
تا که سمت و سوی دید ما از آن ور می شود
به!چه جای سردوتاریکیست این دنیای ما
خوب و بد در این مکان گاهی برابر می شود
انتظار بی خودی داری نمی دانی چه زود
هر که با یک گونی سیب زمین خر می شود
 
مجید فرخی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر