۱۳۹۱ مهر ۸, شنبه

ابوالفضل قدیانی؛ فریاد صراحت علیه استبداد حکومت

چکیده :برخلاف کسانی که با مهر تایید زدن به اختیارات رهبری در تلاش اند تا راه حل میانه ای برای حل بحران مشروعیتی که کشور به آن گرفتار آمده پیدا کنند، این زندانی سیاسی با بیش از 50 سال سابقه مبارزه با دیکتاتوری و استبداد معتقد است که باید به سرچشمه فساد پرداخت و آن را از ریشه خشکاند تا بار دیگر در قالب فرد یا نهادی دیگر متجلی نشود....

کلمه – بیتا موحد:
ابوالفضل قدیانی، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با تحلیلی از فضای سیاسی کشور راهکارهایی را برای مبارزه پیش رو ارائه کرده و بر این باور است که فشار سازماندهی شده اجتماعی تنها راهکاری است که می تواند قدرت مطلقه را مشروطه کند.
بر خلاف حرکتی که طی چند ماه گذشته تلاش دارد تا سرنوشت اصلاحات را از جنبش اعتراضی مردم جدا کرده و با حاشیه راندن سبزها، بار دیگر فضایی برای تعامل بخشی از اصلاح طلبان با حاکمیت باز کند، قدیانی بر این باور است که قرار گرفتن در ذیل عنوان اصلاح طلبی در ایران بایستی با تاکید بر نفی استبداد سیاسی و تلاش در جهت تحدید و نهایت محو آن توام باشد و اطلاق عنوان اصلاح طلبی بر جریانات و یا افرادی که به هر شکل پذیرش قدرت مطلقه در دستور کار نهایی خود دارند اقدامی نابجا و امری متناقض می داند.
او که در ادبیاتش صراحت موج می زند و بی لفافه و حاشیه پردازی به سراغ اصل مطلب می رود، تحلیل های صورت گرفته اخیر را “ایده پردازی و قلم فرسایی” در زرق و برق می داند و بر واقعیات ملموس و غیرقابل انکار جامعه انگشت می گذارد.
این سیاستمدار با سابقه با تحلیل از جریانات سیاسی و پدیده های اجتماعی به آسیب شناسی پدیده اصلاحات می پردازد و معتقد است که گفتمان آرمان های انقلاب همچون محکی است در دست اصلاح طلبان برای سنجش معیار نظام مستقر برآمده از انقلاب یعنی جمهوری اسلامی.
قدیانی در یک ارزیابی از روند اصلاح طلبی در کشور بعد از انقلاب اسلامی، دولت موقت مهندس مهدی بازرگان را شروع جریان اصلاح طلبی می داند که پس از آن بار دیگر اصلاح طلبان بالتبع آن از دولت سر برآوردند.
استبداد؛ عامل اصلی شکست اصلاحات
قدیانی با صراحت شکست جبهه اصلاحات برخاسته از دوم خرداد را در برابر استبداد اعلام می کند و می نویسد: در واقع اصلاحات دوم خردادی با تمسک به شیوه های پارلمانتاریستی، اصلاح قوانین غیر دموکراتیک و یا به عبارت دیگر اصلاح رژیم حقوقی را کانون فعالیت های خود ساخته بود. با این همه این استراتژی آشکارا در برابر استبداد با شکست مواجه شد.
این عضو سازمان مجاهدین به علت اصلی شکست اصلاحات در این راستا می پردازد و بر این باور است که بعد از ضعف رهبری جریان، فراموش کردن مردم و جریانات اجتماعی از اصلی ترین عوامل است که اصلاحات را مختص به چانه زنی از بالا کرد.
مصداق بارز عدم حاکمیت قانون
قدیانی که در نامه های سابق خود بطور مشخص مشکل اصلی کشور را استبداد مطلقه نامیده است در این تحلیل نیز بر این امر تاکید دوباره دارد که مصداق بارز نبود حاکمیت قانون در کشور، استبداد” ولایت فقیه” است.
او در نامه های قبلی خود هم بی هیچ ملاحظه ای بدون اجمال و لفافه صریح و بی پرده بر مشکل بنیادی کشور که استبداد است، دست گذاشته و بدون تعارف شخص رهبری را مورد خطاب قرار داده و او را مسئول همه فجایع و مظالم دانسته است.
او شک ندارد که آنچه این روزها در برابر چشمان حیرت زده و مبهوت مردم به تصویر کشیده می شود، چیزی نیست جز همان ”چهره استبداد سلطانی” که اینک در قالب ولایت فقیه می خواهد این مردم را رنج دهد. او این قبضه کردن قدرت و قایل شدن حق مطلقه‌ی ابد مدت را خیانتی آشکار در حق آرمان ها و منافع ملی می داند.
این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی معتقد است تفسیر اینچنینی اصل ولایت فقیه، بار دیگر استبداد را در قالبی خطرناکتر از نظام شاهنشاهی بازتولید کرده است.
او بر این واقعیت انگشت می گذارد که قدرت مطلقه در ایران اساسا خود را به هیچ «حدی» محدود نمی داند و قوانین تنها تا آنجا بر روابط سیاسی اجتماعی حاکمند که منافع قدرت حاکم را در معرض خطر قرار ندهند.
مهار قدرت مطلقه با قدرت مردم
برخلاف کسانی که با مهر تایید زدن به اختیارات رهبری در تلاش اند تا راه حل میانه ای برای حل بحران مشروعیتی که کشور به آن گرفتار آمده پیدا کنند، این زندانی سیاسی با بیش از ۵۰ سال سابقه مبارزه با دیکتاتوری و استبداد معتقد است که باید به سرچشمه فساد پرداخت و آن را از ریشه خشکاند تا بار دیگر در قالب فرد یا نهادی دیگر متجلی نشود.
قدیانی ایستادگی دو نامزد اصلاح طلب – موسوی و کروبی – بر مطالبه ابطال انتخابات را تلاش برای محدود سازی قدرت می داند که با مشارکت مردم مقاومتی گسترده علیه قانون شکنی و حق کشی بود.
این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با مروری بر رویدادهای جنبش سبز و نقش فعال و گسترده مردم در این جریان تاکید می کند که «قدرت مطلقه را تنها با قدرت می توان مهار کرد و قدرت ما در نیروی اجتماعی نهفته است».
وی با تقدیر بر نقش موسوی و کروبی به عنوان رهبران جنبش سبز که منجر به بازگرداندن اعتماد عمومی به سیاستمداران شد، بر این واقعیت مسلم تاکید می کند که جریان اصلاحات دیگر از آن مرحله گذشته است که بپذیرد بدون آنکه مستظهر به قدرت جنبش اجتماعی باشد می تواند با جبهه ی استبداد تعامل کرده یا امتیازی از آن به نفع اصلاحات بگیرد.
در واقع قدیانی هر گونه معامله پشت پرده و مذاکره را بدون حضور مردم نفی می کند. همان مساله ای که در بیانیه های میرحسین موسوی بارها بر آن تاکید شد، بدون نیاز به توافق نامه و مذاکره و داد و ستدهای سیاسی.
از نظر میرحسین موسوی فرایند مذاکره و گفت و گوی اجتماعی با مشارکت همه اقشار و گروههای اجتماعی و با پرهیز از تصلب و انحصارگرایی و زورگویی، راهکار حل مشکل فعلی کشور است. از این رو بود که وی از هرگونه دعوت به مذاکره و گفت و گوی شفاف به منظور دفاع از حقوق مردم و حل منازعات اجتماعی استقبال می کرد.
استبداد، ام الفساد
قدیانی استبداد را ” ام الفساد” می داند. به زعم او، همه آنچه این روزها به نام فساد اقتصادی و مالی و قضایی و بی آبرویی در سطح بین المللی در جریان است، نتیجه عملکرد حاکمیتی است که راه را بر مصلحان و دلسوزان بسته و کشور را به سراشیبی سقوط کشانده است.
از نظر این آزادمرد سرفراز اوین، ”اعمال استبدادی و خودکامگی” است که نظام جمهوری اسلامی را دچار فرسودگی و فروپاشی کرده است.
قدیانی همانگونه که پیشتر هم گفته بود، تکرار می کند که قدرت مطلقه قدرت اش را مشروطه نمی کند مگر آنکه فشار سازماندهی شده اجتماعی او را وادار به این امر کند.
بر این اساس جریان اصلاحات اگر در پی تامین اهداف اصلاح طلبانه باشد با تداوم توسل به استراتژی مهار قدرت مطلقه در هر عرصه ای از جمله فرصت های ناشی از تحولات بین المللی و منطقه ای همچون بهار عربی و میدان های انتخاباتی نظیر انتخابات آتی، همواره بایستی تاکید بر به صحنه آوردن فشار جنبش اجتماعی را مد نظر قرار دهد و به یاد داشته باشد که ۲۲ خرداد ۸۸ و تحولات پس از آن که جریان اصلاحات را در موقعیتی متمایز نسبت به وضعیت دوم خرداد ۷۶ نسبت با حکومت قرار داده، به هیچ وجه نمی توان دور زد و نادیده انگاشت. حالا همه چیز دگرگون شده است، نه جامعه، نه جمهوری اسلامی و نه اصلاح طلبان هیچ کدام در وضع خرداد ۷۶ نیستتد.
تحلیلی که قدیانی پس از سه سال از زندان می دهد در واقع ترجمان خواسته ها و شعار های مردم است و همانگونه که میرحسین موسوی و مهدی کروبی نیز در آخرین بیانیه خود که دعوت عمومی برای همبستگی با قیام های مردم خاورمیانه بود، از ” فرعون و فرعونیت” سخن گفتند.
و همانگونه که خداوند در سوره قصص به هنگام طرح مبارزه با تفرعن ، بشارت پیروزی داده ، ظلم ، زور و خودرایی در هر زمان و هر مکانی که باشد به مبارزه ستمدیدگان و اقتدارگرایان وفرعونیان خواهد انجامید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر